مجله اتاقک




   مجله اتاقک


   مجله الکترونیکی اتاقک
موضوعات مطالب
نويسندگان سایت
آمار و امكانات
»تعداد بازديدها: 17


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




g.o.o.g.l.e..p.a.r.a.z.i.t

آگاهی ها

power By: otaghack-site.tk

درباره ما

ایمیل مجله : otaghack@gmail.com otaghack@yahoo.com
لينك

کارفرمانیوز
شعرهاي شاپور احمدي
**انجمن مجله اتاقک**
مجتبی علیمی- تـــرانه
چرند و پرند
کافه ترانه
زنانه نويسي
کتاب کتیبه
ارسال ایمیل به مجله
علی قزل سوفلو
عضویت انجمن
شعرخانه
دانلود موزیک
فرح منصوری - ترانه سُرا
احمد شاملو
زندگینامه ها
ثبت دامنه
صفحات دیگر مجله

تبادل لینک هوشمند
سایتهای دارای موضوع مرتبط با مجله برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مجله الکترونیکی اتاقک و آدرس otaghack-site.tk لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آرشيو مطالب
لینکها
» رویکردی نو در ادبیات بومی ایران - حمید رضا اکبری شروه

 

 

نگاهی به «اژدها کشان» اثر یوسف علیخانی

اژدها کشان مجموعه داستانی متفاوت ، نسبت به داشته‎های ادبیات داستانی بومی ماست که در دهه هشتاد ارائه شده‎اند ، یرخوردار از تصویرهایی امپرسیو نیستی که در فضای حاکم بر داستان‎های این کتاب به شکلی ملموس قابل رویت هستند، تا خواننده به شکلی بهتر در ذهن خود میلک را بازسازی کند .

برخی بر این باورند که داستانهای این مجموعه بورخسی هستند، ولی به عقیده نگارنده هرنویسنده‎ای  سبک و سیاق خودش را در نویسندگی دارد . یوسف علیخانی در این مجموعه، داستانهایی اقلیمی بر پایه‎ی رویکردی مبتنی بر مدرنیته آفریده است و در هر داستان ما شاهد  اشاره باز آفرینی  از موضوعی هستیم  که آن‎ها را خواندنی‎تر کرده است؛ مثلن در داستان قشقابل، بز نماد خاطرهای عشقی است که با مرگ آن، صاحبش نیز از دنیا می‎رود و این نوعی همزاد پنداری روانشناسانه است. در سراسر داستانهای مجموعه؛ از این دست جریانات با موضوعات مختلف بسیار چشم گیر و حرفه ای بکار گرفته شده اند.

حمید رضا اکبری شروه

حمید رضا اکبری شروه

در این داستانها  پیش انگاری داستانی باعث شرکت دادن مخاطب در بست دادن داستانها و در نتیجه گسترش حوزه‎ی شناخت خواننده از شخصیت های داستان می شود. در ضمن علیخانی در بکار گیری بسامد بالای واژه های انتخابی خود باعث می شود سبک  نوشتاری‎اش  تکیه بر چگونگی روایت داشته و این همان نگه داشتن مخاطب در تعلیق به جهت ایجاد کشش در خواندن است. زیرا ما می بینیم برخی اطلاعات را ما خود باید از متن حاصل کرده، تا به حلقه مفقوده خود برسیم.

در خصوص نثر علیخانی باید این جمله باختین را ذکر کرد:: هنرمند نثر نویس در دنیایی آکنده از کلمات دیگران عمل می کند و از میان همین کلمات است که راه خود را می جوید .

«باران روسری اش را چسبانده بود به مو هایش، چند دسته مو از زیر روسری بیرون مانده و روی پیشانی اش را خط انداخته بود.» (ص ۲۲)

«پرده بر گهای درختی که زیرش ایستاده بود سوراخ بود .» (ص ۲۷ )

اژدها کشان

اژدها کشان - یوسف علیخانی

مطلب دیگر اینکه هر اثر دنیای نشانه های ویژه خود را دارد و دلالت معنایی خاص خود را ایجاد و از این رو واقعیت خاص خود را می‎آفریند؛ شاید این واقعیت مبهم به شمار آید ولی هر مدلولش در ذهن مخاطب موردی تاویلی به شمار می آید ، لذا ما همواره با تاویل های گوناگونی از هر اثر هنری رویارو می شویم . اژدهکشان نیز بر چنین ساختی استوار است .

مورد دیگر در سبک بخشی پاردی نویسنده، گفتار دیگران را برای بیان جهت گیری مورد نظر خود بکار می گیرد . در داستان «اوشانان» همین دیالوگ ننه یک جهت گیری موضوعی است. ننه می گوید : میلک خالی شده  واین ها پیدا شدن (ص ۷۱)  و این جمله خبری موضوع پیدا شدن اجنه را به مخاطب می رساند .

علیخانی با سه مفهوم  توالی، دیرش و بسامد در کارهایش حرفه ای برخورد می کند. در بعد توالی مجموعه اژدهاکشان: چگونگی آرایش زمانی رویدادها و کنش های داستانی، نویسنده توانسته است بیانگر اختلال و تفاوتی در ابعاد بی مرزی و ازلی – ابدی روایت های خود باشد .

در بعد اسطوره ای برخی از کارها؛ علیخانی  متن هایی نویسا خلق کرده است ، زیرا خواننده جرات پیدا می کند تا با او در آفرینش اثرش همسو شود . بقول دکتر مقدادی: نویسا جزء، ارایه ترکیب جدیدی از متون قدیمی ندارد .

نویسنده در این مجموعه دنیایی را پیش روی ما می نهد که جهان این داستانها باورهای ارائه شده موجه و واقعی هستند، مثلن قضایای اوشانان و یا وقایع ملخ های میلک و ربط  آن با معصیت، همه باورمند هستند .

در کل باید قبول کنیم اسطوره های لابلای این کتاب به اتفاق شکلی امروزی پیدا کرده‎اند و همین امر به باور پذیری متن برای خواننده کمک می کند: «دیو لنگه ای از کوه پشت صحرا می آید . دختر ا مشغول جمع کردن سیر کوهی و سبزی و قارچ هستند  که دیو لنگه جفت می زند مثل گرگ میان گله شان و هر دفعه یکی را می گیرد و می برد.»  (ص ۳۶)

و در آخر اینکه زبان نویسنده در این کتاب در توانش زبانی خود همسویی می کند، برپایه‎ی کلام چامسکی که معتقد بود: اهل زبان، می توانند با دانش واژگان و ساختار دستوری آن، جمله های تازه را که هرگز ندیده، اما ساختارهای مشابه آن  را مشاهده کرده‎ایم، درک و تولید کنند؛ و علیخانی در این کتاب با بازی زبان خود  موفق به این امر شده است .

«حتی دو سه بار هم حرف انداخته بود شاید زیر زبانی بگیرد.» (ص ۳۲)

انتشار در مد و مه: ۴ اردی بهشت ۱۳۹۰

 

 

 + مطلب مرتبط  گفت‌و‌گو با سریا داودی حموله

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



نويسنده : ADMIN | تاريخ : برچسب:, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |

» عناوين آخرين مطالب